ولی اله حسین زاده -وقایع خبری
اگر چه امروز خوزستان به عنوان بخشی از مام میهن دچار بحران کم آبی و خشکسالی و شاید بهتر بگوییم اسیر سوء مدیریت مدیران نالایق در ادوار مختلف شده است اما به نظر می رسد که باید در آینده ای نه چندان دور شاهد خوزستان های دیگر در مناطق مختلف کشور از جمله استان قزوین باشیم.
بدون شک بحران و چالش خشکسالی امروز خوزستان که تبدیل به چالش امنیتی و اجتماعی برای حاکمیت شده است حاصل سال ها سوءمدیریت بوده است که به علت ظرفیت های خدادادی تاکنون پنهان مانده بود و امروز چون آتش زیر خاکستر شعله های آن زبانه کشیده است و چه بسا این زبانه به دیگر مناطق سرایت کند.
اگر آرشیو سال های گذشته رسانه ها و تشکل های مردمی و مستقل علمی و تخصصی را بررسی کنیم به انبوهی از مطالب و هشدارها در خصوص پیش بینی شرایط امروز خوزستان بر خواهیم خورد که متاسفانه در فضای سیاست زده کشور و جنگ بین صاحبان قدرت و جریانات سیاسی و چیره شدن متملقان و چاپلوسان بر مراکز تصمیم گیری و اجرایی کمتر شنیده شد.
طبیعی است زمانی که در کشور نخبگان، شایستگان، متخصصان ودلسوزان از عرصه های مختلف مدیریت و تصمیم گیری به بهانه های مختلف سیاسی و… کنار گذاشته می شوند و امور بزرگ و تخصصی به افراد کوچک و فاقد صلاحیت های علمی و تخصصی سپرده می شود و برخی تربیون داران خود را علامه دهرمی پندارند و در امور مختلف دخالت و حتی برای خود حق وتو قائل می شوند؛ باید خوزستان پرآب و سرسبز را همانند دشتی لم یزرع و بی آب تحویل گرفت.
امروز بحران خوزستان زنگ خطر را برای استان های دیگر به صدا درآورده است که تاخیر در تدبیر آنها می تواند خوزستان های دیگر را در کشور پیش روی مردم و حاکمیت قراردهد؛ لذا تا بیش از این دیر نشده باید از شکل گیری بحران و خوزستان های دیگر جلوگیری کرد.
براساس نظر کارشناسان دشت زرخیر قزوین ظرفیت تامین بخش زیادی از نیاز محصولات غذایی کشور را دارد اما امروز این دشت زرخیر به علت سوء مدیریت و نگاه کوتاه مدت صدرنشینان ضعیف، منفعت طلب و عافیت طلب در بخش های کشاورزی، آب، محیط زیست ، صنعت و … با چالش های مختلف کم آبی ، تخریب خاک ، آلودگی محیط زیست و در این خصوص مواجه گردیده است.
برداشت بی رویه سفره های زیرزمینی آب دشت قزوین را با پدیده و بحران فرونشست زمین در بخش های مختلف مواجه ساخته است؛ علاوه بر بحران آب امروز توسعه کشت نایلونی و تغییر کاربری اراضی دو عامل دیگر شکل گیری بحران های آینده استان قزوین است که آثار زیانبار آنها در آینده نه چندان دور دشت قزوین را به بیابانی خشک و لم یزرع تبدیل خواهد کرد.
به هرحال اگر امروز دستگاههای نظارتی در خصوص جلوگیری از تخریب محیط زیست، توسعه کشت نایلونی و برداشت بی رویه سفره های آب های زیر زمینی و استقرار واحدهای صنعتی آلاینده و آب بر اقدام جدی و عملی انجام ندهند شاهد بحران های امنیتی و اجتماعی در سطح استان قزوین و سوژه خبری شدن اعتراضات مردم استان در رسانه ها خواهیم بود.
پر واضح است اگر دستگاه های نظارتی به درستی و با جدیت وظایف خود را انجام دهند و سیاسیون و تصمیم گیران به جای سپردن مسوولیت به نور چشمی ها و فرومایگان سکان هدایت را به شایستگان متخصص و دلسوز بسپارند نیاز نیست در سال های آینده به دنبال ترک فعل مدیران و مقصران بحران دشت قزوین باشیم؛ هر چند که به نظر می رسد هم اکنون نیز دیر شده است اما همچنان فرصت اندکی برای جبران و تغییر رویکردها برای پایداری و ادامه حیات دشت زرخیز قزوین وجود دارد.
مدیران بخش های تخصصی از جمله کشاورزی، آب منطقه ای، محیط زیست ، صنعت و … که برای ادامه مدیریت خود به خواسته غیر کارشناسی، نامعقول سیاسیون، نمایندگان و … که صرفا به دنبال حفظ پایگاه اجتماعی و منافع خود به هر قیمت هستند تن می دهند می بایست در برابر بحران های شکل گرفته فعلی و آینده دشت قزوین پاسخگو باشند و قطعا چنین مدیرانی شایستگی مدیریت در جایگاه های مهم، تخصصی و زیربنایی استان قزوین را ندارند.
بدون تردید در شکل گیری شرایط فعلی خوزستان می توان از اجرای دهها پروژه و برنامه غیر کارشناسی و غیرعلمی نام برد که با فشار سیاسیون، اصحاب قدرت و منفعت طلب اجرا شده است و امروز نیز در استان قزوین می شود طرح هایی را نام برد که بدون داشتن مطالعه دقیق و پیوست های زیست محیطی و … در حال اجرا است که آثار زیانبار آنها در آینده نمایان خواهد شد.
اگر امروز پیش بینی های روشنگرانه و دلسوزانه رسانه ها و کارشناسان در مورد خطرات دشت قزوین شنیده و دیده نشود ما به عنوان رسانه وظیفه خود که به صدا درآوردن آژیر خطر است عمل کردیم و این شما هستید که در آینده باید جوابگوی وجدان و نسل های بعدی که فرزندان خود شما هستند هم باشید.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.