بايد متوجه تفاوت انتخاب سردبير در يك آژانس خبري با روزنامه و يك وبسايت تخصصي و شبكههاي تلويزيوني باشيم.
انتخاب اعضاي يك تحريريه بر مبناي اصول حرفهاي يك اصل مهم است كه مديران يك رسانه بايد به آن توجه ويژهاي داشته باشند. با توجه به اينكه سردبيران نقش مستقيمي در اقتصاد يك رسانه و جذب مخاطب و اثرگذاري رسانه دارند، مكانيسم انتخاب و تغيير سردبيران بايد مبتني بر اصول و ويژگيهاي حرفهاي باشد. اما مهمترين ويژگيهاي انتخاب يك سردبير چيست؟ تا چه اندازه در رسانههاي ايران اين اصول به صورت حرفهاي و استاندارد رعايت ميشود؟
دکتر مجيد رضاييان، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه ژورناليسم با ذكر مهمترين اصول حرفهاي در انتخاب سردبيران ميگويد: اين اصول شامل هفت ويژگي چون «تسلط بر ادبيات، قدرت تيترزني، داشتن بينش، جريانساز بودن، وجوه جامع روزنامهنگاري كه شامل وجوه مهارتي و سابقهاي» است.
او معتقد است در رسانههاي ايران حدود ۳۰ درصد از اين اصول رعايت ميشود و ۷۰ درصد در رسانههاي ايران-به ويژه دولتي-اين اصول و ويژگيها در انتخاب يك سردبير رعايت نميشود، چراكه در رسانههاي دولتي بيشتر نگاه سياسي -در انتخاب سردبير- غالب است تا نگاه حرفهاي.
دکتر رضاييان، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه ژورناليسم، در ابتدا به ويژگيهاي حرفهاي يك سردبير در رسانهها ميپردازد و توضيح ميدهد: در ابتدا بايد متوجه تفاوت انتخاب سردبير در يك آژانس خبري با روزنامه و يك وبسايت تخصصي و شبكههاي تلويزيوني باشيم. هر كدام از اين رسانهها براي انتخاب سردبير، تفاوتهاي خاص خود را دارند؛ اما در اينجا به وجوه مشترك سردبيران اعم از هر رسانهاي كه هستند، ميپردازم.
او با اشاره به وجوه مشترك سردبيران در هر رسانهاي ميگويد: اصل اول براي هر سردبير در يك رسانه عمومي، «تسلط كامل به ادبيات» است. با مشاهده آثار برخي سردبيران باسواد و جريانساز، تسلط آنها بر ادبيات كاملا مشهود است. از مولفههاي مهم در زمينه تسلط يك سردبير به ادبيات، «توانايي تيترزني» است. رضاييان ادامه ميدهد: معمولا افرادي كه در «تيتر زدن» مهارت بالايي دارند، اغلب ميتوانند به سمت سردبيري در يك رسانه منصوب شوند.
دومين ويژگيهاي يك سردبير حرفهاي، «جامعيت وجوه روزنامهنگاري» است. «وجوه جامع روزنامهنگاري» وابسته به فرمهاي روزنامهنگاري-از خبر تا گزارش و نقدنويسي -است و حضور در چند حوزه به شمار ميآيد؛ يعني سردبيران كساني هستند كه در چند حوزه كار خبري كردند يا دبير سرويس بودند و به تناسب تجربهاي كه از فرمهاي مختلف نيز كسب كردهاند- از بدنه خود رسانه- به سردبيري رسيدهاند. حتي اگر از رسانه ديگري آمده باشند، همين مراحل را طي كردهاند. پس در اين مرحله «وجه مهارتي» و «سابقه» به عنوان ويژگي سوم و چهارم براي سردبيران در نظر گرفته ميشود و داراي اهميت است.
اين پژوهشگر ژورناليسم با توضيح درباره ديگر ويژگيهاي يك سردبير حرفهاي بيان ميكند: عامل پنجم اين است كه يك سردبير بايد تكيهاش بر «بينش» باشد تا «دانش». درواقع سردبيران بايد «بينش» خوبي داشته باشند و خوشفكرتر باشند و قدرت تشخيص بالايي داشته باشند. سردبيري كه تنها دانش دارد و بينش خلاقانه و نوآورانهاي نداشته باشد، نميتواند در جايگاه يك سردبير قرار بگيرد. پس سردبير بايد «بينشمحور» باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.