پای زنان ایرانی به ورزشگاه برای تماشای فوتبال باز شده و امکان بازگشت به گذشته وجود ندارد
یکی از آثاری که ورزش برای ورزشکاران و افرادی که در این حوزه مشارکت های مختلفی دارند، ایجاد می کند، شادی و شادابی در جامعه است و سلب این امتیاز از بخشی از جامعه، شرایط را برای محرومیت آنها از شادی و نشاط فراهم می آورد که این امر آثار منفی بسیاری را بر جامعه تحمیل خواهد کرد. البته مسیر فعالیت های ورزشی بانوان تا میزانی هموار شده و این امر شور و نشاط خاصی را به جامعه زنان بخشیده است.
حضور در ورزشگاه ها به عنوان یک مطالبه جدی از طرف قشر زنان، مطرح شده است و رسانه ها می توانند نقش موثری را در این زمینه بازی کنند. اما به دلیل وجود محدودیتهایی که تاکنون بوده، حق مطلب در این باره و همچنین ورزش بانوان در رسانهها بیان نشده است و این امر نادیده گرفتن و حتی چشم پوشی از واقعیتهای ورزشی بانوان را به ذهن متبادر می سازد. گاهی مشاهده می شود که رسانه ها به خصوص رسانه های تصویری بسیار ناشیانه و غیرمعقول با این مسأله برخورد میکنند به عنوان مثال زمانی که در اخبار ورزشی از موفقیتهای ورزشی زنان سخن به میان می آید، تصاویر ورزشی مردان را پخش می کنند. مسأله ای که در صورت تحقق و حضور مداوم بانوان در ورزشگاه ها از اهمیت بسیاری برخوردار است، چگونگی رفتار و دوری از پیامدهای منفی این مقوله محسوب می شود که موضوع مهمی به شمار می رود و نگرانی هایی نیز در این زمینه وجود دارد که حضور بانوان در ورزشگاه های ورزشی به ناهنجاری هایی از طرف خود بانوان و آقایان بیانجامد، بنابراین می بایست که مشارکت ورزشی بانوان در این شرایط همراه با برخی آموزش ها و تمهیدات لازم صورت پذیرد تا در این فضا ناهنجاری هایی وجود نداشته باشد.
در این میان گام نخست، اقدامات کالبدی هستند و باید شرایط استادیومها به گونه ای باشد که باعث ناهنجاری ها نشود و بخشی از این امر نیز فرهنگی است و باید فرهنگ مشارکت سالم در این مجموعه ها تعریف و برپایه آن آموزش های لازم به مردم داده شود. مشارکت بانوان در استادیوم های ورزشی حتی قادر خواهد بود تا از بسیاری ناهنجاری ها بکاهد و محیط مدنی تری را در ورزشگاهها حاکم سازد. جامعه ایران در دو دهه اخیر، مهیجترین و مهمترین تغییر و تحولات ایجاد شده در حوزه ورزش زنان را از سر گذرانده است؛ این تغییرات از یک سو، نشان از افزایش مشارکت زنان در رشتههای مختلف ورزشی دارد که میتوان شاهد موفقیتهای مختلف آنان در عرصههای بینالمللی بود و از سوی دیگر، شاهد پیگیری و تلاش زنان برای حضور در فضاهای ورزشی بویژه رفتن به استادیوم برای تماشای فوتبال مردانه بود که به نوبه خود با چالشها، چانهزنیهای مختلف و نیز فشارهای بینالمللی همراه بوده و هست. این دو عرصه که نوعی کنشگری فعال و حضور زنان در عرصههای اجتماعی را نشان میدهد، از منظر جامعهشناختی قابل تحلیل و تفسیر است.
از منظر جامعهشناسی «استادیوم فوتبال» بهشکل خاص چه بهعنوان فضایی برای ورزش کردن و چه بهعنوان تماشاچی بودن، دروازهای مستعد بهسوی برساخت جنسیت شناخته شده است. ورزش و نهادهای ورزشی نیز بهشکل کلی مانند آیینهای عمل میکنند که در آن تفاوتهای جنسیتی را بهعنوان چیزی که توسط جامعه برساخت شده، منعکس میکند. البته استادیومها به مانند شمشیری دو لبهاند؛ همانطور که میتواند فضای بشدت مردانهای باشد که اتفاقات جدی در آن رقم میخورد بواسطه هیجان خاص درون آن فارغ از اینکه نتیجه چقدر میتواند مهم باشد، مساعد آن است که به فضای مورد علاقه برای زنان نیز بدل شود. در ایران استادیومهای ورزشی، یکی از فضاهای جنسیتی شده محسوب میشوند که مدتهاست مردان در آن حضور پیدا میکنند؛ بر این اساس در بحث از علل گرایش زنان به تماشای فوتبال مردان میتوان از دو منظر بدان نگریست؛ نظر نخست اینکه، میتوان شاهد نوعی بیمیلی زنان و دختران نسبت به دیدن فوتبال در منزل از طریق تلویزیون و در مقابل گرایش به تماشای فوتبال در استادیوم بود؛ این امر را میتوان تحول در گرایش و هنجارهای جنسیتی زنان در غالب استعاره تغییر و حرکت از «فوتبال دیدن» به «فوتبالی شدن» زنان تعبیر کرد.
طبق تبیینهای صورت گرفته، واکنش عمده دختران، عمدتاً مبتنی بر تجربه و هیجانخواهی و بروز احساسات جمعی است؛ البته تمایل و آمادگی برای رفتن به ورزشگاه را نمیتوان «فهمی فمینیستی» تلقی کرد؛ زیرا آنان نه بهدنبال برابری در همه ابعاد نقشهای جنسیتی مردانه بلکه با آگاهی به تفاوت خود با مردان با حضور در استادیوم بهدنبال برساخت این تفاوت از طریق تجربه هیجان و ماجراجویی موجود در فضای ورزشگاه هستند. در مجموع، این پیامها نشانهای از دو واکنش یا به عبارتی غلبه «تماشای واقعی» در ورزشگاه بر «تماشای مجازی» در منزل است. از نظری دیگر، گرایش دختران به ورزشگاه را میتوان نوعی بازاندیشی در هویت جنسیتی زنان تعبیر کرد. با تکیه بر نظریههای جامعهشناسی میتوان گفت: بخشی از شکلگیری هویت جنسیتی زنان از طریق تعامل اجتماعی با مردان و از سویی در ارتباط با دیگر زنان همجنس خود صورت میگیرد. گافمن در رویکرد نظری و تحلیلی در قالب رویکرد «تحلیل چارچوب» به این مسأله میپردازد که «چگونه چارچوبهایی که کنش متقابل را سامان میدهند معنای جنسیت را تولید میکنند.» بررسی دقیقتر نشان میدهد بازاندیشی در هویتیابی جنسیتی زنان در حوزه بهرهمندی از فضای ورزشی استادیوم، در عین اینکه برای دختران مهم شده است، جلب توجه مسئولان برای رسیدگی به این خواسته نیز اهمیت پیدا کرده است.
باید بپذیریم که پای زنان ایرانی به ورزشگاه برای تماشای فوتبال باز شده و امکان بازگشت به گذشته وجود ندارد. بلکه آنچه در چشمانداز فوتبال ایران هدف قرار میگیرد، برنامهریزی و آماده کردن زیرساخت برای حضور هر چه بهتر این قشر است. لذا برای تأمین رفاه و امنیت زنان و خانوادههای حاضر در ورزشگاه، مسؤلان فوتبال ایران با آسیب شناسی نقاط ضعف و قوت حضور آنان در ورزشگاه، نواقص آن را برای دیدارهای بینالمللی آینده برطرف کنند.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.