عبدالعظیم الشکرچی" از فرماندهان عراق، از عملیات بیت المقدس بعنوان "معجزه زمان"، یاد می کند.
**حسن شکیب زاده ،پژوهشگر حوزه دفاع مقدس
سرهنگ عراقی، صبار فلاح الامی، یکی از فرماندهان حزب بعث عراق در خصوص تجاوز به ایران اسلامی، بویژه تجاوز و اشغال خرمشهر قهرمان می گوید: “من قلبا اعتقاد داشتم که مردم خرمشهر مورد آنچنان تجاوزی قرار گرفته اند که در طول تاریخ نظیر آن وجود ندارد”.[۱]
کتابهای بسیاری پس از آزاد سازی خرمشهر و از زبان فرماندهان و اسرای عراقی منتشر شده است که تمامی آنان گویای هجمه ی دیوانه وار نیروهای دشمن در طول هشت سال دفاع مقدس، بر مردم و سرزمین ایران اسلامی بوده است.
فجایع و جنایات بزرگی که قطعا فراتر از آنچه نیروهای مزدور حزب بعث گفته اند، می باشد. اما نکته ی مهم اینجاست که بسیاری از مردم ما بویژه نسل جوان دهه های اخیر، اطلاعات زیادی از این اتفاقات و حتی دلایل بروز جنگ تحمیلی ندارند و این خود نشان دهنده ی این واقعیت مهم است که در سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی- اگر چه تولیدات نسبتا خوبی هم در حوزه ی دفاع مقدس داشته ایم- اما در خصوص نهادینه ساختن این بخش از تاریخ مظلومیت و حماسی ایران اسلامی، بویژه اشغال ناجوانمردانه ی خرمشهر مقاوم و واقعه ی بزرگ آزادسازی خرمشهر قهرمان در عملیات بیت المقدس، کمتر کار فرهنگی و اطلاع رسانی، بویژه برای نسل های پس از جنگ، صورت گرفته است.
وقتی سرهنگ دوم ستاد “ثامر احمد الفلوجی” می گوید: “…ما برای ورود به خرمشهر با موارد زیادی از حالتهای تمرد و مقاومت مواجه شدیم تا جایی که فقط با گذشتن از دریای خون توانستیم وارد این شهر شویم. این شهر از شدت جراحتهای وارده بر آن شدیداً ناله میکرد.”[۲] و یا سرهنگ دوم ستاد “سلام دوری الدلیمی” در همان کتاب می گوید: «… به خاطر دارم هنگامی که دو پاسگاه هیلیه و مای خضر به تصرف درآمد، “ماهر عبدالرشید” که در آن زمان سرهنگ دوم بود و فرماندهی یک ستون زرهی را به عهده داشت از روی یک دستگاه تانک فریاد میزد: بر آنها بتازید! به آنها حمله کنید! امروز روز پیروزیهای بزرگ است، بکشید آنها را و سرشان را از بدن جدا کنید!… ». قطعا ابعاد ناگفته و ناشناخته ی سبوعیت فرماندهان ارتش بعث عراق در این جنگ نابرابر بیش از پیش بر مردم آشکار خواهد شد.
و در جایی که سرهنگ دوم ستاد “ثامر احمد الفلوجی” در همان کتاب معترف است: «… تانکهای ما کمکم از مرزهای بینالمللی گذشتند. همه مردم در حالیکه ترس و وحشت تمام وجودشان را گرفته بود، فرار میکردند و فریاد میزدند، عراقیها … عراقیها… فرمانده لشکر دستور داد افراد غیرنظامی را با گلوله های تانک هدف قرار دهند. …». به راحتی می توان به ابعاد فاجعه آمیر این تجاوز پی برد.
و از آنجایی که در میان رخدادهای گوناگونی که در عملیات های مختلف و طی هشت سال جنگ تحمیلی بر مردم و کشور ما گذشت، تنها حماسه ی سوم خرداد است که به عنوان “روز ملی ایثار، مقاومت و پیروزی[۳]” نامگذاری شده است. پس می طلبد که ابعاد گسترده ی این اتفاق مهم تاریخی بیش از این روشن و برای مردم مان تشریح و تبیین شود. و انجام این مهم نیز زمانی محقق خواهد شد که مسوولین دستگاههای مرتبط به خود آمده و با تولید آثار ارزشمند فرهنگی و هنری و در خور نسل جوان و تدابیر راهکارهای نوین، ابعاد ناشناخته ی این دوران طلایی و ماندگار را برای نسل امروز و آیندگان بازگو نمایند.
به یاد داشته باشیم که “عبدالعظیم الشکرچی”، یکی دیگر از فرماندهان ارشد ارتش عراق، که خود جزو اشغالگران خرمشهر است، ” از عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد به عنوان “معجزه زمان”، یاد می کند، قطعا حماسه های بی بدیلی، نه تنها در این عملیات که در طول دوران دفاع مقدس رخ داده است که هنوز هم بسیاری از ابعاد آن ناشناخته و ناگفته مانده است[۴].
و یا آنجایی که کامل جابر، سرهنگ عراقی و یکی از فرماندهان متجاوز بعث عراق
در باب مقاومت و حماسه ی بزرگ رزمندگان اسلام در عملیات بیت المقدس و در جریان
آزادسازی خرمشهر قهرمان می گوید: “سربازان ایرانی مثل داوطلبان مرگ به
سوی ما میآمدند؛ انگار میخواستند ما را از روی زمین محو کنند. برای آنها مرگ،
فشنگ و آتش معنا نداشت. با این که تانکهای تیپ زرهی ما پیشرفته و از نوع تی ۷۲
بود اما پیاده نظام ایرانی پشت سر تانکهای ما میدویدند و در یک لحظه آن را به
خاکستر تبدیل میکردند”.[۵]
باید باور داشت که در باب حماسه جاوید مقاومت دلاورمردانه ی رزمندگان مان در طول
دفاع مقدس، بویژه در جریان تجاوز و آزادسازی خرمشهر مظلوم بیش از پیش کوتاهی شده
است.
[۱] کتاب ماموریت در خرمشهر. خاطرات سرهنگ عراقی صبار فلاح اللامی. ترجمه مهرداد آزاد. ۱۳۹۳٫ انتشارات سوره مهر
[۲] کتاب جنایتهای ما در خرمشهر. خاطرات افسران عراقی از جنگ خرمشهر. ترجمه محمدنبی ابراهیمی.۱۳۹۰٫ انتشارات سوره مهر
[۳] نامگذاری روز سوم خرداد به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی مصوب پانصد و پنجاه و نهمین جلسه مورخ ۳۰/۰۱/۱۳۸۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی
[۴] کتاب توفان سرخ. خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعظیم الشکرچی.ترجمه عبدالرسول رضاگاه.۱۳۹۰٫ انتشارات سوره مهر
[۵] کتاب آخرین شب در خرمشهر. خاطرات سرهنگ عراقی کامل جابر. ترجمه فاتن سبزپوش.۱۳۸۶٫انتشارات سوره مهر
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.