مبارزه و مقاومت خستگی ناپذير ملٌت ايران، از سال 42 تا 57 ريشه در قيام خونين پانزده خرداد داشت
انقلاب اسلامی مردم ایران در زمان پیدایش و ظهور و بروز خود در سال های ۴۰ تا ۴۳ در بردارنده عواملی بود که ازجمله آن میتوان به رحلت آیت اللّه بروجردی و مطرح شدن نام امام خمینی (ره)، جریان لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی که با مخالفت های گسترده ای ازسوی انقلابیون روبرو شد، جریان همه پرسی ششم بهمن، حادثه خونین فیضیه و دستگیری حضرت امام (ره) و در نتیجه آن قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ اشاره کرد.
با این تفاسیر می توان قیام ۱۵ خرداد، را نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و همچنین نقطه آغازی برای توفان عظیم انقلاب اسلامی است.
در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، عوامل رژیم شاه به خانه ساده و بیآلایش حضرت امام در قم یورش بردند و امام خمینی (ره) که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، طی سخنان کوبندهای پرده از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او برداشته بودند، دستگیر و به زندانی در تهران منتقل شدند.
هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابانهای شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانههایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد تظاهرات مردم رژیم را سخت به وحشت افکند و برای سرکوب این قیام تاریخی به اسلحه روی آورد.
در این روز حدود ۱۵ هزار نفر مسلمان انقلابی به خاک و خون کشیده شدند و بدین ترتیب تاریخ ایران اسلامی در روز ۱۵ خرداد ورق خورد و فصل جدیدی در رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد. پس از این واقعه در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم ادامه داد.
زندانها از روحانیون و بازاریها و کسبه پُر شد و عدهای نیز محاکمه و اعدام شدند. جریان ۱۵ خرداد هر چند ظاهرا با سرکوب خونین به نفع شاه تمام شد اما در حقیقت ماهیت رژیم ستمشاهی را بیش از پیش برای همگان آشکار کرد و نقطه آغازی برای توفان عظیم انقلاب اسلامی گردید که ظرف ۱۵ سال با مجاهدت و ایثار و جانبازی عده زیادی از حق طلبان و مجاهدان راه خدا به پیروزی رسید و تاروپود رژیمی که اقتدار خود را در وابستگی به ابرقدرتها و نیروی نظامی میدانست مانند تار عنکبوت از هم گسست.
انگیزه و اهداف قیام ۱۵ خرداد
با این همه در بررسی انگیزه ها و اهداف قیلم ۱۵ خرداد می توان به مسائل بسیاری اشاره نمود و در این میان اجرای قوانین اسلام در همه حوزهها، از انگیزههای اصولی نیروهای مذهبی محسوب میشد، اما با توجه به تخطی رژیم از حدود الهی و عدم اجرای احكام اسلام، امر به معروف و نهیاز منكر، دفاع از ارزشها و سنتهای اسلامی، مقابله با برنامههای استعماری آمریكا و اسرائیل، مبارزه با حاكمیت و گسترش فرهنگ غربی كه منافی با فرهنگ اسلامی بود، از انگیزههای نسل جدید روحانیت (روحانیونی كه روحیه مبارزهجویی داشتند)، برای ورود به عرصه سیاسی کشور و وقوع قیام۱۵خرداد به شمار میرفت.
انگیزه دیگر امام، مبارزه با صهیونیسم جهانی و عوامل داخلی آنها و صیانت از احكام اسلام و قرآن و حفاظت از استقلال كشور و جلوگیری از نفوذ فرقه بهائیت (ساخته دست استعمار) بود.
هدف اصلی امام از این قیام، حاكمیت قوانین اسلام و اجرای شریعت اسلامی، قطع وابستگی كشور از كشورهای استعماری آمریكا و اسرائیل و براندازی اصل نظام شاهنشاهی و جایگزینی حكومت اسلامی بود.
زمینهها و فرآیند قیام ۱۵ خرداد
پس از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و طرح ششگانه اصول «انقلاب سفید» كه باعث اعتراض عمومی مردم و نیروهای مذهبی شد، شاه برای خاموش كردن صدای معترضین به مدرسه فیضیه قم حمله كرد؛ که این واقعه خونین و مجموعه حوادث بعد از آن مانند دستگیری طلاب و اعزام آنان به سربازی باعث خشم مردم شد. وقوع این حوادث همزمان با فرا رسیدن ماه محرم سال ۱۳۴۲ بود و بهترین فرصت برای افشای چهره واقعی رژیم پهلوی بود.
ساواك كه از جایگاه ویژه این ماه اطلاع داشت، بسیاری از وعاظ را احضار و آنان را ملزم كرد كه در محافل و مجالس ۱- علیه شاه سخن نگویند، ۲- علیه اسرائیل مطلبی گفته نشود و ۳- مرتب به مردم نگویید كه اسلام در خطر است. اما، امام خمینی(ره) در طی نشستی با علما و مراجع قم پیشنهاد كرد كه در روز عاشورا هر یك از آنها برای مردم و عزاداران حسینی سخنرانی كرده و به افشای چهره واقعی رژیم بپردازند؛ و خود امام نیز علیرغم تهدید رژیم، در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ به ایراد سخنرانی در مدرسه فیضیه پرداخت و شدیدترین حملات خود را متوجه شخص شاه، آمریكا و اسرائیل نمود و آنها را عامل بدبختی مملكت دانست. به دنبال سخنان كوبنده و افشاگرانه امام دو روز بعد در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، امام به دستور شاه در منزل مسكونی خود در قم دستگیر و به تهران منتقل شدند. وی را ابتدا در یك سلول انفرادی زندانی و سپس به یك پادگان نظامی منتقل نمودند.
به دنبال انتشار خبر دستگیری امام(ره)، از نخستین ساعات روز ۱۵ خرداد اعتراضات گستردهای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد كه با شعارهایی بر ضد شاه و در طرفداری از امام همراه بود. ماموران نظامی كه در نقاط مركزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر شده بودند بر روی تظاهر كنندگان آتش گشودند؛ كه فیجیعترین حادثه، مربوط به كشتار كفن پوشان ورامین بود كه در پشتیبانی از امام راهی تهران شده بودند و ماموران نظامی در سر پل باقرآباد با آنها رو به رو شده و با سلاحهای نظامی آنان را قتل عام كردند. در پی این حادثه هزاران نفر از مردم، در شهرهای مختلف كشته و زخمی شدند.
در واقع میتوان این قیام را حركتی خودجوش و مردمی دانست؛ یعنی شركت افراد بدون توجه به نوع شغل، تحصیلات، سن، وابستگی گروهی و هرگونه موقعیت اجتماعی و صرفاً براساس یك شعار و یك هدف مشترك؛ كه هیچ كدام از این گروه ها برای پانزده خرداد برنامهریزی خاصی نداشتند. بلکه با وجود بستر و زمینههای قبلی آن، و در حمایت از رهبری امام، این قیام به اوج خود رسید و اغلب شهرهای ایران را فراگرفت.
با این همه، با قاطعیت می توان گفت اگر ۱۵ خرداد رخ نمی داد، آگاهی و تفکر انقلابی در مردم آن گونه رشد نمی کرد؛ روحانیت، به ویژه امام خمینی(ره) پیش گام مبارزه با رژیم قرار نمی گرفت و همراه با تشکیل سازمان ها و گردهم آیی های اسلامی، چهره واقعی شاه و دست نشاندگان او برای مردم آشکار نمی شد.
این درحالی است که بی شک پایان دکترین جدایی دین از سیاست مهمترین دستاوردی بود که از هر جهت می توان برای این قیام مهم و تاثیرگذار برشمرد.
قيام ۱۵ خرداد، به افسانه جدايی دين از سياست که بيش از نيم قرن، از سوی استعمارگران رژيم های دست نشانده آنان تبليغ و ترويج شده بود، پايان داد و جداناپذيری اسلام از سياست را، برای همگان آشکار کرد و اسلام ناب محمٌدی را از اسلام آمريکايی باز شناسانيد. از آن پس، اسلام راستين که تا دیروز جايی در مجامع علمی و روشن فکری نداشت، در ميان نسل تحصيل کرده و به ويژه دانشگاهيان راه يافت و گام به گام گسترش پيدا کرد و فعاليت های سياسی بر پايه اسلام، به عنوان بزرگترين جريان سياسی در ايران اوج گرفت و پيشرفت کرد و زمينه ساز انقلاب اسلامی شد.
فارغ از این مهم اما آشکار شدن ماهیت رژیم پهلوی و نظام ظالمانه شاه را نیز باید یکی از مهمترین نتایج و دستاوردهای قیام ۱۵ خرداد دانست.
در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی، دستگاه حکومت به وسيله حاميان آمريکايی خود، با شيوه ها و تاکتيک های پيچيده و حساب شده ای، به مبارزه با اسلام می پرداخت و شاه با تظاهر به اسلام و شعاير مذهبی، می کوشيد به شکل مرموزی، توطئه اسلام زدايی پدر خويش را پی بگيرد. از اين رو، تا پيش از قيام غرور آفرين پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، بسياری از عناصر و چهر ه های اسلامی ديد مثبتی به شاه داشتند و او را «اسلام پناه» می پنداشتند، ولی ددمنشی و سفاکی نسبت به مردم مظلوم و تجاوز به حريم روحانيت در جريان واقعه پانزده خرداد، ماسک فريب و ريا را از چهره او برداشت و ماهيت ضد دينی او را برای همگان آشکار ساخت.
با این همه، قيام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ را باید جرقه ای آتش بار بر خرمن باروت جامعه خفقان گرفته و شب زده ايران افکند و زمينه جنب و جوش و شور و خروش ايثار گرانه و فداکارانه را فراهم کرد. ملٌت ايران با الهام از راه و روند حماسه آفرينان پانزدهم خرداد، به عنوان اسوه های ايثار و شهادت، درس جانبازی، فداکاری و پايداری آموختند، روزهای شور و حماسه فراوانی پديد آوردند و نهضت اسلامی امام بر ضد طاغوت را تداوم بخشیدند. مبارزه پی گير و مقاومت خستگی ناپذير ملٌت ايران، از سال ۴۲ تا ۵۷ که به انقلابی اسلامی کشيده شد ريشه در قيام خونين پانزده خرداد داشت و برگرفته از جانبازی های زنان و مردان قهرمان آن روز تاريخی بود.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.