روزنامه ولایت – دکتر عبدالعظیم موسوی
سرانجام حجتالاسلام والمسلمین قوامی سید اصلاحات قزوین اطلاعیهای صادر و از انتخاب شهردار جدید قزوین و برخی عملکردهای شورای شهر قزوین اعلام برائت کرد.
گفته شد این اعلامیه قرار بود مشترک منتشر شود. اما به دلایلی درک شدنی این اقدام که بیشتر شورانگیز بود به تنهایی و توسط جناب آقای قوامی به انجام رسید که از قضا دخترشان هم عضو همین شورا و صدالبته در مقابل اکثریت آن هستند. اگر هیچ شبهه دیگری نبود غیر از همین نکته؛ عقلانیت حکم میکرد که مشاوران حضرت حجتالاسلام قوامی که خود از مبارزان ارزشمند نسل اول انقلاب هستند؛ اجازه ندهند که این اطلاعیه بیثمر که تنها اعلام برائت است و نه چارهساز ؛صادر شود.
در اینکه مصوبات و انتخابها و جهتگیری شورای شهر قزوین بسیار بحثانگیز ـ ضعیف و پر از اشکال بوده شکی نیست. اگر مدیریت شورا و خصوصا مدیریت داخلی اکثریت اصلاحطلبان آن قویتر از اینی بود که هست؛ کار به اینجا کشیده نمیشد که عضو گرایش تندتر اصلاحات (خانم قوامی) همنوا با گرایش اقلیت شورا (اصولگرایان) شود. انتخاب اول این شورا از ابتدا غلط بود. اما انتخاب شورا بود و باید همه احترام میگذاشتند که گذاشتند. حتی اعضای اصولگرای شورا اقدامی در تضعیف شهردار اول این شورا انجام ندادند و دموکراسی حاکم بر شورا را پذیرفتند. انتخاب دوم شورا که سرپرست شهرداری بود؛ اگرچه پرسر و صدا شد و به نظر نمیآمد بهترین انتخاب باشد؛ اما با مدیریت خوب درافشانی به انتخابی قابل قبول تبدیل شد. تنها ضایعه باقیمانده این انتخاب ،انشقاق در اصلاحطلبان شورا بود که میتوانست با رویت عملکرد درافشانی ترمیم شود. اما نشد و به نظر میرسد منیت و نفسانیت، عنصر اصلی به وجود آمدن این شکاف و عدم ترمیم آن باشد. حتی سومین انتخاب شورا هم ضعیف بود. در میان افراد قوی، صالح، پرتجربه و با تحصیلات مرتبط، یکی از غیرقابل پیشبینیترین افراد که نه تحصیلات مرتبط دارد و نه تجربه عملی مدیریتی در اندازه قزوین و فقط انسانی خوب و صدالبته خوش آینده است؛ انتخاب شد. اختلاف در شورا که این بار نه بین اصولگرا و اصلاحطلب بلکه بین اصلاحطلب و اصلاحطلب به وجود آمد؛ همان نتیجهای را دارد که قبلا در استانداری و سپس در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قزوین روی داد. هر دو جناح معتقد بودند و هستند که مدیر بومی میتواند این استان سیاستزده را کمی هم در زمینه فرهنگ و توسعه پیش ببرد .اما مدیر بومی خودی! اگر مدیر بومی از جناح مقابل باشد؛ چون هفت جدش را در قزوین همه میشناسیم چنان نقطه ضعف برایش میتراشیم یا پیدا میکنیم که خودش عطای پست در قزوین را به لقایش ببخشاید و بگذارد و برود. یا اگر چیزی هم پیدا نکنند در جلسات دعوتش نمیکنند و ملاقات نمیدهند تا کاملا مطیع شود و اگر هم نشد و چون نمیتواند کار کند باید بگذارد و برود. مدیران ملی سرانجام به این نتیجه رسیدند که تصمیمگیران جناحهای محلی هنوز به آن درجه از رشد نرسیدند که لااقل پس از انتصاب مدیر بومی دست از تخریبش بردارند.لذا در موارد قبلی هم به این نتیجه رسیدند که مدیر غیربومی منصوب کنند. چون از هیچکدام از جناحها نیست؛ نامزدان میانی این پستها در جناح ها به تخریبهای حسادتآلود دست نمیزنند و اگر مدیر غیربومی کمی هم سیاستمدار باشد؛ ادارهاش را دو سه سالی مدیریت میکند و بعد، روز از نو و روزی از نو…. این نتایج عملکردها باعث شد تا استاندار که خود به دلایل فوق در قزوین منتصب شده و در انتصاباتش هم تاکنون نشان داد که بومیگرا نیست؛ به این فکر بیفتد که شهردار قزوین چرا باید بومی باشد؟ اکنون که جناحها با هم و در میان خود انقدر سر پست و مقام دعوا دارند؛ شهردار قزوین چرا باید بومی باشد؟ بنابراین در میان نامزدهای قوی ای که بعضا هماکنون در موقعیتهای سیاسی حتی بالاتری قرار دارند و افرادی که ساخته شدهاند برای شهرداری قزوین، یک نام ناآشنا هم مطرح میشود که از سوی استانداری حمایت میگردد و شنیده شد گفتند اگر ایشان شهردار نشود؛ در فلان پست استانداری گمارده خواهد شد! که البته نمیدانیم چقدر خبرش صحیح است. از آنجایی که درجه اهمیت جناحگرایی نزد آقایان (گاهی خانمها!) همواره شدیدتر از همه درجات از جمله آینده شهر و عمران و آبادی و توسعه و انتصابات براساس شایستهسالاری (که همه شعارش را هم میدهند؛) است؛ گفته شد جناح اصولگرای شورا نیز حامی نامزدی شد که استاندار دولت روحانی او را معرفی کرده است! همین که از طرف مقابل نباشد ؛خودش یک گام به پیش است!!
در عین حال آیا اعلام برائت سید بزرگوار اصلاحطلبان قزوین که در پاکی دست و دل و اندیشه زبانزد هستند؛ مشکلی را حل میکند یا تنها گلیم خود را بیرون کشیدن از آب است ؟ به ویژه اکنون که از قضا زمان پاسخ دادن چرایی عملکرد آنان است و نه اعلام برائت؟ اگر اصلاح طلبی را در یک جمله دفاع از جمهوریت نظام جمهوری اسلامی بدانیم که جمهوریتش به کمرنگی گراییده، شورا یکی از مصادیق بارز جمهوریت و پذیرش رای اکثریت آن، امتداد دموکراسی است. اگر شورا افراد مورد نظر شما را انتخاب کند که معلوم است مورد حمایت شما خواهد بود. اگر افراد معرفی شده شما را انتخاب نکردند و شما همچنان به اصول دموکراسی و جمهوریت پایبند بودی هنر کردی. منتخب شورا بد یا خوب مورد نظر دختر شما که تنها یک رای از آراء اعضاء است و با دو اصولگرای دیگر و یک اصولگرای سابقا اصلاحطلب! جمعا میشوند چهار رای. و در مقابل اما آراء باقی مانده باز هم در اقلیت است. اگر شما رای اکثریت را به این بهانه نپذیری پس چه کسی باید بپذیرد؟ اصولگرایان همین شورا در اولین انتخاب پذیرفتند که اگرچه دکتر صفری اصلح نیست ولی انتخاب اکثریت شوراست و لااقل بنده نشنیدهام در محفلی یا جایی حرفی در تضعیف ایشان بزنند. با رعایت تقوا و پذیرش جمهوریت به انتخاب اکثریت احترام گذاشتند. اما اصلاح طلبان به ویژه حضرتعالی که بیشتر از آنان به جمهوریت و اکثریت آراء تاکید داریم؛ چرا نباید به انتخاب اکثریت احترام بگذاریم و بازی را به هم بریزیم؟ آیا ذکر اکثریت لرزان یا اکثریت ضعیف خدشهای قانونی به این انتخاب وارد میکند؟ آیا اعضای شورا وکیل همه شهروندان هستند یا وکیل فقط من و شما که اگر مخالف نظرات و خواستههایمان رای دادند از وکالت عزلشان کنیم؟ نه نفر انسان بالغ و اندیشهگر و باتجربه نشستهاند، خوب فرضا قدرتی از بیرون افرادی را مطرح کرده باشد. حضرتعالی هم افرادی را معرفی کردید. دیگران هم معرفی کردند. اعضای شورا بین خود و خدای خود بررسی کردند و همین به عقلشان رسید که به این فرد رای بدهند. پس فردا هم فرضا خدای ناکرده خوب کار نکرد استیضاحش میکنند و برکنار. آیا رواست که احدی از قدرتمندان سیاسی و پدرخواندگان جناح به این دلیل که فرد معرفی شدهی من انتخاب نشد و فرد دیگری که از قضا احدی دیگر از قدرتمندان سیاسی معرفی کرده بود انتخاب شد، بزند زیر میز جمهوریت و شورا و اکثریت و دموکراسی و حق رای و حق انتخاب؟
شما بهتر از هر کس میدانید که حضرت امام چند صباحی پس از تندرویهای آیت ا… خلخالی ایشان را عزل کرد. آیا شنیدید جایی که امام از ایشان اعلام برائت کند؟ شهید لاجوردی هم معزول حضرت امام بود. آیا چنین شنیدید؟ مقام معظم رهبری بیش از هر کسی روی احمدینژاد حمایت داشت تا دولت وقت در میان اما و اگرهای به وجود آمده ناتوان نشود. با چنگی که احمدینژاد بر رخ ولایت کشید؛ آیا دیدید مقام معظم رهبری حتی یک کلام در اعلام برائت از احمدینژاد بیان کند؟ آقای خاتمی بیشتر از اصولگرایان، از اصلاحطلبانی که از ایشان عبور کردند و به لیبرالیسم و تجدیدنظر طلبی رسیدند؛ ضربه خورد. آیا دیدید در جایی اعلام برائت کند؟ اعلام برائت نه تنها مشکلی از شورا و شهرداری حل نکرد و نمیکند؛ بلکه به شدت به جریان اصلاحطلبی در انتخابات پایان سال در استان قزوین ضربه زده و خواهد زد. هیچکس به اندازه اصولگرایان از این اعلام انشقاق خوشحال نیست و هیچ اقدامی نمیتوانست این چنین بر سرنوشت اصلاحات در پایان سال جاری اثر منفی بگذارد. توصیه میشود حضرت آیتا… تاکندی که شیخ اعتدال و تدین و فضل و زهد است؛ سران دو گروه مخالف شده اصلاحات را به حضور بخواند و آنان را از عاقبت این کار انذار دهد. تا چنانچه شهردار منتخب خوب کار کرد که همگی حمایت کنند و اگر بد کار کرد، فرد بهتری را جایگزینش کنند. و در انتخابات مجلس شورای اسلامی، اصلاحات را بیرهبر یا دچار تشتت رهبری نکنند. این حتی به نفع اصول گرایان هم نیست. فقط به نفع براندازان است! که برای انتخابات امسال چنگ و دندان نشان دادهاند!
شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۸
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.