نلی محجوب
فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان
کتاب مناسب، موسیقی مناسب، لباس مناسب و… این مناسبها از کجا میآیند؟ مناسب را چه کسی تعیین میکند؟ آیا مفهوم مناسب در ذهن همه ما یکسان است؟
آیا استانداردی برای این مناسب وجود دارد؟ قطعاً مناسب، خوب، زیبا، زشت و… مفاهیمی نسبی هستند که به خیلی چیزها برمیگردد؛ به محل زندگی، سنتها، باورها، خواستها،
جهان بینی و… آیا چیزی که از نظر من و شما مناسب است از نظر دیگری هم چنین است؟ شاید شما هم با این واژه برخورد کردید برای کودک کتاب مناسب میخواهم. این جملهای است که در کتابفروشیها بسیار میشنویم. یا یک کتاب خوب برای بچهام میخواهم. اولین سؤال کتابفروش این است؟ بچه شما چند ساله است؟ و شاید سؤال دوم؟ دختر است یا پسر؟ و این چالش دیگری است! آیا به نظر والد کتاب دخترها و پسرها متفاوت است یا اصلاً باید متفاوت باشد؟ و تازه اینجاست که ما درگیر سلیقه فرد دیگری میشویم که از سلیقه، جهان بینی و ذهنیات و تجربه زیستهاش خبر نداریم. بعد بخش بعدی شروع میشود، گروه سنی کودک. خیلی از کتابها گروه سنی الف، ب و… دارند؛ دستهای دیگر سن کودک را لحاظ کردهاند. اما بجز سطح اول که کودکان خردسال تا یکسال هستند، بقیه کودکان مانند هم درک میکنند؟ کودکی که با او کار شده، وقت صرف آموزش او شده با کودک محروم در یک گروه سنی از منظر تجربه و آموختهها یکسان ست؟ آیا نباید کمی در این بخش بیشتر دقت کنیم؟ آیا نباید بسته به نیاز کودکمان، روحیاتش و مورد آموزشی یا سرگرمی که مدنظرمان هست تحقیق کنیم؟ آیا همه بچهها یکسان هستند؟ آیا ما باید بچهها را با الگو و استاندارد خاص تربیت کنیم؟ دقیقاً مثل یک کارخانه بدون هیچ خلاقیت؟ آیا همه بچهها باید بله قربان گو باشند؟ آیا نباید ما را به چالش بکشند؟ آیا باید از اینکه کودکمان جملهای خلاف استانداردهای ذهنی ما در کتابی میبیند و میپرسد بترسیم؟ آیا اصلاً کتاب چیز ترسناکی است؟ یکی از مواردی که کتابفروشان در بخش کتاب کودک و خردسال با آن درگیر هستند کتابهای مرجوعی با استانداردهای والدین است که بهنظرشان رسیده کتاب جملهای دارد، کلمهای یا مفهومی که برای کودکشان بدآموزی دارد! آیا واقعاً کتاب میتواند بدآموزی داشته باشد؟ آیا واقعاً به این دلیل برای بچه کتاب نمیخوانیم که لذت ببرد، که با دنیای جدید، سبکهای مختلف زندگی، فکر و کلمات گوناگون آشنا شود؟ فارغ از اینکه موافق یا مخالف سانسور باشیم، آیا قصد داریم کاسه از آش داغتر باشیم؟ آیا من و شمای والد نمیتوانیم قبل از خرید کتاب وقت صرف کنیم و به سراغ فهرستهای مناسب کتاب بگردیم؟ اساسنامه هر گروه را بخوانیم و ببینیم ساختار انتخابشان بر چه استوار است؟ آیا نمیتوانیم وقت صرف کنیم و مطالب نوشته شده درباره کتابها را بخوانیم؟ آیا نمیتوانیم قبل از خواندن کتاب برای بچهها یکبار کتاب را خودمان بخوانیم و اگر بخشی از کتاب با روحیات کودک و خردسال ما متفاوت است، با آموزههای ما فرق دارد به آنها فکر کنیم تا چطور کودک را با آن آشنا کنیم و چطور راه گفتوگو با فرزندمان را باز کنیم؟ آیا حذف کتابها شیوه مناسبی است؟ آیا کودک ما با دوستان خودش و در کنار آنها امکان فراگیری چیزهایی را که مورد علاقه ما نیست ندارد؟ آیا در فیلمها، انیمیشنها و تبلیغات تلویزیونی با آنها مواجه نمیشود؟ باید باور کنیم ما نمیتوانیم فرزندمان را در تجیری بگذاریم دور از هر چیزی که خلاف میل ماست. بچهها میآموزند و سرعت آموختههایشان از تصور ما فراتر است. این ما هستیم که باید در کنار آنها باشیم. اجازه گفتوگو به آنها بدهیم و فرصتی برای تبادل اندیشه و نظر فراهم کنیم. خوب ما با خوب آنها ممکن است متفاوت باشد. فرصت تفکر، اندیشیدن و انتخاب را از فرزندانمان نگیریم.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.