احتمال میرود میتینگهای خیابانی و استادیومی در انتخابات ریاست جمهوری به کلابهاوس منتقل شود .
کلابهاوس که بیش از یک ماه است تب نصب و حضور در آن در میان مردم بهویژه نخبگان در ایران بالا گرفته، این روزها بیش از سایر شبکههای اجتماعی محل بحث شده است؛ اگر چه هنوز به لحاظ تعداد کاربران اختلاف فاحشی با دیگر پلتفرمها دارد.
به گزارش “وقایع خبری” به نقل از همشهریآنلاین، خبرگزاری تسنیم با برخی روزنامهنگاران درباره پدیده کلابهاوس و اینکه آیا این نرمافزار پدیده انتخاباتی ۱۴۰۰ خواهد شد یا نه گفتوگو کرده و نوشته است؟ شب ۱۱ فروردینماه حضور محمجواد ظریف، وزیر امور خارجه، و سعید خطیبزاده، سخنگوی دستگاه دیپلماسی، در شبکه اجتماعی کلابهاوس و پرسش و پاسخ وی با برخی فعالان رسانه، علاوه بر آنکه حاوی اخبار جدیدی در حوزه سیاست خارجه و مسائل مرتبط با برجام و سند همکاری ایران و چین داشت، موجب شد تا شبکه اجتماعی کلابهاوس نیز بیشتر بر سر زبانها بیفتد.
کلابهاوس که یک نرمافزار متعلق به شرکت آمریکایی است حدوداً یک سال است راهاندازی شده؛ فضای این نرمافزار شبیه به اینستاگرام است با این تفاوت که خبری از عکس و متن نیست و شبکهای صرفاً صوتی است و افراد با حضور در ROOM (اتاق مجازی) یا راهاندازی یک اتاق و دعوت از افراد مختلف شروع به بحث و گفتوگو میکنند. در حال حاضر برای استفاده از این نرمافزار باید از طرف شخص دیگری دعوتنامه داشت یا نام خود را در لیست انتظار رزرو کرد.
حضور افراد سرشناس از سراسر جهان و امکان شنیدن صدای این افراد یا گفتوگو با آنها موجب جذابیت کلابهاوس شده است. در ایران نیز در هفتههای گذشته تشکیل ROOMهایی با حضور برخی سلبریتیها و اینفلوئنسرهای کوچ کرده از اینستاگرام و توئیتر به کلابهاوس، موجب شده در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ این شبکه اجتماعی به پدیده این انتخابات تبدیل شود.
حضور برخی شخصیتهای سیاسی که احتمال کاندیداتوری آنها در انتخابات ریاست جمهوری میرود همچون محمدجواد ظریف، محمدجواد آذریجهرمی و رستم قاسمی موجب شد این گمانه پیش بیاید که کلابهاوس هم مانند فیسبوک و توئیتر در سال ۹۲ و تلگرام در سال ۹۶، نقش مهمی در فعالیتهای انتخاباتی کاندیداها در فضای مجازی داشته باشد.
با توجه به اینکه رئیس ستاد انتخابات ممنوعیت برگزاری هر نوع تجمع و میتینگ انتخاباتی در ۱۴۰۰ سخن گفته و یکی از تخلفات انتخاباتی این دوره را رعایت نکردنِ پروتکلهای بهداشتی اعلام کرده است و از طرفی ضعف صدا و سیما در برگزاری برنامههای گفتوگومحور که نمونه اخیر آن را در اخراج مجری برنامه زاویه شاهد بودیم، احتمال میرود میتینگهای خیابانی و استادیومی در انتخابات ریاست جمهوری به کلابهاوس منتقل شود و کاندیداها سخنرانیهای عمومی خود برای هوادارانشان را در بستر فضای مجازی دنبال کنند.
فرید مدرسی، روزنامهنگار، درباره کلابهاوس میگوید: بنده معتقدم صداوسیما اولاً برای حضور حداکثری و ایجاد فضای مناظره، دیالوگ و بیان دیدگاههای مختلف سیاسی برای همه کسانی که به هرحال در ساختار جمهوری اسلامی به عنوان گروههای قانونی مورد تایید هستند، دچار کمکاری شده است. ثانیاً این سازمان از نظر فنی به شدت کلاسیک است و بازیهای جدید را بلد نیست و ایجاد فضای جدید و پلتفرمهای جدید و مناظرات با شیوههای جدید در درون آن مرده است که علت آن نیز حضور مدیران سنتی و نیروی انسانی با روحیات کارمندی است که انگیزهای برای کار بیرونی ندارند.
ما در مجموعههای پیشرو نیازمند افراد خلاق هستیم که بتوانند بر اساس فضای موجود بستری ایجاد کنند که تا فضا شکسته شود و جریانسازی صورت گیرد. البته این جریانسازی حتما با در نظر گرفتن همه اِلِمانهایی است که همه قبول داریم. بنده معتقد به این نیستم که گفتوگوها چارچوب نداشته باشد ولی مشکل این است که مدیران و دستاندرکاران صداوسیما کمکاری خودشان اینگونه توجیه میکنند که علت جذابیت بستر فضای مجازی رعایت نکردن چارچوبهای نظام است در حالی که پلتفرم و نوع مناظرات و استفاده از نیروهای مختلف سیاسی در بیان اظهار نظر نهتنها به هیچ وجه تضادی با خطوط قرمز نظام ندارد بلکه به نوعی تقویتکننده سیاست کلان نظام و شخص رهبر انقلاب است.
تنها ویژگی نرمافزار کلابهاوس این است که انحصار در بیان نظرات را از رسانههای تصویری چون صداوسیما و ماهوارههای منوتو و ایراناینترنشنال گرفته است. بنابراین این نرمافزار تا این حد که انحصارشکنی کند، میتواند ظرفیت پدیده شدن را داشته باشد؛ اما محدودیتهایی چون ظرفیت محدود ۸ هزار نفری برای حضور مخاطبان در اتاقهای گفتوگوی آن مانع تبدیل شدن این نرمافزار به عنوان پدیده انتخابات ۱۴۰۰ خواهد شد. از سوی دیگر از آنجا که کلابهاوس یک نرم افزار انحصاری برای سیستم عامل گوشیهای آیفون است، بنابراین امکان فراگیری در میان تمامی کاربران فضای مجازی را ندارد.
از طرف دیگر بحث انتخابات ۱۴۰۰ به شخصه پدیده پیچیدهای است و با یک یا دو اِلِمان امکان بروز و ظهور یک پدیده را مهیا نمیکند. به همین خاطر به عقیده من بعید است که نهتنها نرمافزار کلابهاوس بلکه هیچیک از کاندیداهای این دوره بتوانند به شخصه به عنوان پدیده سال ۱۴۰۰ مطرح شوند چراکه آرایش و معادلات سیاسی و انتخاباتی کشور پیچیدگیهای زیادی دارد و نمیتوان انتظار داشت که از دل انتخابات ۱۴۰۰ فردی چون احمدینژاد ۸۴ بیرون بیاید.ر
فرشاد مهدیپور، روزنامهنگار و رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی، هم گفت: امکاناتی که در این نرمافزار وجود دارد ویژگیهای فراگیری نیست؛ به دلیل اینکه افراد برای حضور باید دعوتنامه دریافت بکنند و وارد این فضا بشوند کلابهاوس نمیتواند یک محیط پرمخاطب، پرمصرف و فراگیر باشد؛ البته شخصیتهای مطرحی در این فضا حضور دارند همچون توئیتر که شخصیتهای زیادی در آن حضور دارند. با این تفاوت که توئیتر یکی از شبکههای بزرگ و با چند سال سابقه است و در این حال کمتر از چند میلیون ایرانی کاربر دارد.
به طور کلی فضای مجازی طی چند سال گذشته در انتخاباتهای ایران و انتخاباتهای دیگرکشورها به عنوان یک متغیر اثرگذار و پیشران جدید بوده است. در انتخابات انگلیس، فیسبوک چنین نقشی را داشت و در انتخاباتهای گذشته ما تلگرام چنین وضعیتی را پیدا کرد؛ بنابراین کلوبهاوس نیز به عنوان یک پلتفرم میتواند به یک عامل موثر در انتخابات آینده ایران تبدیل شود، اما خب آن محدودیتی را که گفتم، دارد.
با توجه به رشد فضای سایبر در ایران در سالهای اخیر، احتمالا بیش از صد میلیون گوشی تلفن همراه در ایران وجود دارد که نیمی از آنان هوشمند هستند. چند ده میلیون نفر نیز عضو اینستاگرام هستند؛ بنابراین جمعیت بسیاری از مردم ایران در فضای مجازی حضور، فعالیت و مشارکت دارند. این وضعیت در دیگرکشورها نیز وجود دارد بنابراین هرچه میزان دسترسی بیشتر باشد، میزان تمایل به حضور در پلتفرمهایی همچون کلابهاوس نیز افزایش پیدا میکند.
از طرفی انتخابات ۱۴۰۰ یک انتخابات مجازی – رسانهای خواهد بود. کرونا موجب محدودیتهای کنشگری میدانی شده است و بنابراین فضای مجازی بسیار اثرگذار خواهد بود. در دنیا نیز تجربه چندانی از برگزاری انتخابات در شرایط کرونایی وجود ندارد و تنها در چند کشور از جمله آمریکا و ونزوئلا در شرایط کرونا انتخابات برگزار شد؛ بنابراین در یک انتخابات مجازی – رسانهای، پلتفرمها موثر خواهند بود و اثرگذاریشان نسبت به انتخاباتهای گذشته بیشتر خواهد شد.
البته برخی پایشها در شرایط فعلی نشان میدهد تخمینهای روشنی در این رابطه وجود ندارد. به طور مثال سایتهای خبری و خبرگزاریها در شرایط کرونا رشد مخاطب داشتند، در حالی که اینها مخاطبشان محدود و متوقف شده بود. برخلاف تصور برخی که فکر میکردند فضای مجازی یا یک پلتفرم افزایش مخاطب داشته باشد، سایتهای خبری و خبرگزاریها افزایش مخاطب داشتند. بنابراین اکنون نمیتوان ارزیابی کرد که این پلتفرم بتواند مخاطبان زیادی را به خود جذب کند.
در خصوص اثرگذاری صداوسیما در فضای سیاسی باید گفت، طی دو سه قرن رسانهای را نداشتهایم که دچار مرگ شود. بودهاند رسانههایی که در رقابت با رسانههای دیگر کم مخاطب شده باشند، اما دچار مرگ نشدهاند. صداوسیما نیز مانند هر رسانه دیگری همچون روزنامهها و خبرگزاریها و سایتهای خبری دچار ریزش مخاطب شده است، اما همچنان یکی از بازیگران اصلی است. اینکه گفته میشود فضای مجازی به دلیل فضای آزادتری که دارد، دارای استقبال بیشتری است، دلیل آنچنان محکمی نیست. برخی پلتفرمها و گروهها گفتوگویی و دیالوگی نیستند و فقط فرد صحبت میکند و نظرات خود را ارائه میدهد و حتی امکان تعامل و کامنتگذاری هم وجود ندارد. حتی در برخی گروهها، مدیر گروه اگر کسی تخطی کند، به شدت برخورد میکند.
برخلاف اینکه برخی میگویند دیالوگ و گفتوگو جایی در صداوسیما ندارد. اتفاقاً من معتقدم گفتوگوهای بسیاری در صداوسیما انجام میگیرد. در برنامه زاویه شدیدترین انتقادات نسبت به دولت شد. دولت هم شدیدترین برخورد را کرد. آیا این به معنای انسداد است یا اینکه نشاندهنده گشایش؟ ما میتوانیم دو جور به قضیه نگاه کنیم؛ برخی میگونید این سانسور است؛ سانسور بدین معناست که در برنامه زنده، پخش قطع شود. در همان برنامه مهمان دیگر به هر سه قوه انتقاد کرد و هیچکس هم برخوردی نکرد. آیا این به معنای آزادی بیان نیست؟
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.